💠 کولبرها را به کدامین گناه کشتند؟
آنها را نه اینکه دو سه روز پیش کشته باشند، کولبرها از همان اولش مرده بودند؛ و الا برای زندگان، روزیِ مقدری هست که گذران زندگی کنند نه اینکه برای اندک معاشی آوارهی کوه و بیابان باشند و بار درماندگی بر دوش بکشند و شاید دیگر برگشتی در کارشان نباشد.
گلولهها دیگر جانی از آنها نخواهند گرفت، اما از اهل و عیال آنها چرا. برای بچههای امیدوار کولبران، یتیمی هدیه خواهند داد و برای همسرانِ نگرانشان بیوهگی. گلولهها سینهی عدالت را نشانه میگیرند و الا کولبر چه دارد که گلولهای بتواند از او باز گیرد؟!
اما درد، آن وقت قلب آدم را ول نمیکند که آدم یادش میافتد شادخواریِ نجومیبگیرها، هیچ وقت جایش را به تلخکامی آنها نداد؛ هیچ ماشهای به سمت گندهدزدها چکانده نشد؛ ویژهخوارها عقوبت نشدند و آقازادهها نان پدر را که هیچ، نانِ نام پدرانشان را هم خوردند.
کولبرها بار رنجشان را به دوش کشیدند و گلولههای بیانصاف سینههای پر دردشان را دریدند، و تو گویی که این سینهی عدالت بود که دریده شد. بأی ذنب قتلت؟!