تصریح

یادداشت‌های علی سلیمانیان

تصریح

یادداشت‌های علی سلیمانیان

تصریح

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

تصریح در تلگرام: t.me/tasrih
تصریح در تام‌تام: tt.me/tasrih
تصریح در ایتا: eitaa.com/tasrih
تصریح در سروش: sapp.ir/tasrih
تصریح در بله: ble.im/tasrih
تصریح در گپ: gap.im/tasrih
🔸
ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاکره با امریکا» ثبت شده است

 دو میلیارد دلار از  دارایی‌های ایران که در حساب امانی سیتی بانک نیویورک ظالمانه مسدود شده بود، با حکم قطعی دیوان عالی امریکا قرار است به خانواده‌های نظامیان کشته شده در انفجار سال 1983 مقر تفنگ‌داران دریایی امریکا در بیروت(!) پرداخت شود. این پول را اگر بخواهیم به ریال بیاوریم، از قرار هر خانوار ایرانی، چیزی نزدیک به سه و نیم میلیون ریال می‌شود.

این خبر به یمن حضور رئیس دستگاه دیپلماسی ما در امریکا و نشستن ایشان پشت میز مذاکره برای عجز و لابه به طرف امریکایی به قصد به رحم آوردن برای التزام به تعداتش در برجام اعلام می‌شود. و هنوز دستگاه مرعوبِ دیپلماسی، یک اخم خشک و خالی هم از بایت این دزدی بزرگ به امریکا نکرده است.

حتی سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، اظهار نظری تشریفاتی در این‌باره نیز نداشته و این همه در حالی است که قرار بوده با اجرای برجام و پیش‌گرفتنِ روند سازش با ابرقدرت‌ها، فضای ضد ایرانی حاکم بر منطق استکبار بشکند، اما آن‌چه شاهدش هستیم مدعی و جری‌تر شدن دشمنان، و منزوی‌تر شدن و تحت تجاوز قرار گرفتن منافع ملی ماست.

دولت ما با امریکا پشت میز معامله نشسته و دارد لبخند تحویلش می‌دهد و پس‌گردنی تحویل می‌گیرد اما هنوز به خود نیامده است که در منطق گرگ‌ها، همیشه گوسفندان قربانی می‌شوند و نه شیران.

آن‌چه به فوریت برای دستگاه دیپلماسی ما لازم است، چیزی است که به آن «غیرت» گفته می‌شود. آقایان خودشان را زده‌اند به منتهای بی‌غیرتی، و بی‌عار و بی‌خیال دارند به روی گرگ می‌خندند و او هر چه جا دارد می درد و چپاول می‌کند. و جالب این‌جاست که وزیر امور خارجه‌ی ما از بابت این وضعیت، نشان درجه‌ی یک «لیاقت و مدیریت» هم گرفته است!

اگر حضرات قهرمانان دیپلماسی، عرضه‌ی صیانت از منافع ملی را ندارند و قرار است در برابر تاراج منافع ملی، همین‌جور ساکت اما همچنان لبخند به دهان بنشینند و دم برنیاورند که خدای ناکرده قلب دشمن از ما مکدر نشود، بهتر است دفتر حافظ منافع امریکا را از سفارت سوئیس بگیرند و آن را در ساختمان وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی دایر کنند و رأسا از منافع کدخدا در جهان -خصوصا آن‌جاهایی که از سوی ملت متوحش ایران به حقوق و منافع امریکا تجاوز شده- دفاع کنند و این زحمت را از دوش دیگران بردارند. و تکلیف کار را هم یک‌سره کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۵
علی سلیمانیان

در سالگرد توافق سیاه لوزان



۱

برجام را که می‌خواستند تحمیل کنند، اولش از فرق سر تا نوک انگشت، ما را محتاج به آن کردند و بی آن فلاکت زدهمان. از بهشت پسابرجام چهها که نسرودند و از نکبت پیشابرجام مویهها که نکردند و بر آن فلاکت گریبان چاک نمودند و موی پریشان ساختند. خلاصه که همه چیزمان را به برجام گره زدند و آن‌قدر عجز و لابه و شیون کردند که بفهمانند حتی آب -مایه‌ی حیات- هم در گرو عنایت حضرت کدخداست و این‌جور شد که هستمان را بی‌برجام نیست انگاراندند و مردم را مخیر کردند بین انتخاب مرگ یا برجام!

 


2

راستش تا پیش از این‌که حرفی از برجام باشد و اصلا این کلمه جعل شود، من نمی‌دانستم این‌قدر برجام‌لازم‌ام و تا این حد محتاجم به آن. از هر مشکلِ موجود و بحران موعودی که حرفی زده می‌شد، انتهایش به برجام می‌رسید تا این‌که دیدیم انگار همه چیزمان به برجام بسته است و در کمال تاسف ما غافل بودیم از آن. برجامِ به این مهمی و این همه غفلت؟! نوبر بود.

(اما راستش بین پرانتز بگویم که من هر چه فکر کرده‌ام تا الانش چیزی از ربط آب و برجام نفهمیده‌ام الا این‌که: با آب می‌شود بر «جام» ریخت!)

 


3

این روند برجامی و نشست و برخاست‌ها با نمایندگان کدخدا و معاشقه‌های کنار آب در ژنو، کار را به جایی رسانید که حتی از عاشورا هم درس مذاکره گرفته شد! و من با خودم هی کلنجار رفتم که این‌ها چگونه از عاشورا درس مذاکره آموخته‌اند و هر چه بیشتر فکر کردم، کم‌تر به نتیجه رسیدم. آخر اگر اهل مذاکره و بده بستان بودند، میز مذاکره که در کوفه نبوده است؟ این‌ها اتفاقا داشتند از همان میز مذاکره فرار می‌کردند که کارشان کشید به کوفه! برجام را شب تاسوعا و عاشورا به خیمه‌های یاران حسین آوردند اما که بود که امان‌نامه‌ی کدخدارا امضا کند و پای در دوران پسابرجام بگذارد؟! از آن‌ها پیش کشیدن و از این‌ها پس زدن! خلاصه هر جور ماجرا را پیچاندم درس مذاکره از آن بیرون نیامد که نیامد. تا این‌که دیدم هیچ‌جور نمی‌شود چنین درسی از عاشورا گرفت

لاجرم جایم را عوض کردم و عاشورا را از نگاه طرف دیگر بررسی کردم و آن‌جا بود که پی به راز درس مذاکره‌ی عاشورا بردم. فهمیدم که باید از شکستِ عاشورا و نرفتن پای میز مذاکره با کدخدا درس گرفت و سر عقل آمد و به تمنای آب دست بیعت به کدخدا داد و تاریخ را با مصیبت لب‌ تشنگی به آتش نکشید!

چه می‌گویم؟ مگر امام حسین(ع) جنگش با یزید بر سر آب بود که انتظار بیعت داریم آن هم به پشیزِ آب؟! اصلا قیام حسین(ع) چه ربطی دارد به آب؟

العیاذ بالله. بگذریم.

 


4

کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا. می‌گویند ماهی را هر وقت که از آب بگیری تازه است. یا جلوی خسارت را از هر کجا که بگیری منفعت است. چه فرق دارد الان هم عاشوراست. بیایید تاریخ را از مصیبتی که دچارش شده نجات دهیم. برویم برای آب با کدخدا مذاکره کنیم. برویم برجام را از آب بگیریم و بیاییم. چاره چیست؟ هان؟  برویم سر وقت حضرت کدخدا و گردن کج کنیم و دلش را نرم. راه آب را باز کنیم و برگردیم و تاریخ را از جنگ و تشنگی و مصیبت نجات دهیم!

 


5

نعوذ بالله این جنگ زرگری آبی-برجامی، همه چیز را تقلیل داده که هی فکر می‌کنم حسین(ع) سر آب به جنگِ یزید رفت! مگر حسین سر آب قیام کرد؟! چه می‌گویم؟ اصلا آب چه اهمیتی داشت در عاشورا؟ آب کجا و قیام حسین کجا؟ چه جفای بزرگی به امام!

اما می‌گویم بیایید ما بهتر از او عمل کنیم و سر همان آب، برویم و بسازیم با کدخدا. عبرت را برای این روزها گذاشته‌اند. این هم عبرتی است از عاشورا. بگذارید قهرمانان عاشورا، این بار دیپلماتها باشند. بگذارید ما راه دوم را برویم. همان راهی که حسین انتخابش نکرد و تشنه ماند! هر بار که برای قهرمان بودن نباید جنگید. زمانه عوض شده. گاهی هم باید مذاکره کرد، باید تعامل داشت با جهان! باید عزت داد و وعده‌ی آب گرفت.

 


6

و راستش یادم رفته بود که اصلا ما مشکل آب داریم مگر؟ و مگر راه آب را بسته‌اند که برویم و مذاکره کنیم؟ اصلا راه آب مگر در قبضه‌ی کدخداست؟ و اصلاً چه کسی گفته در آینده‌ی بی‌برجام، مشکل آب خوردن خواهیم داشت؟ و اگر آن مشکل برایمان پیش بیاید، اصلاً چه ربطی به برجام دارد؟ و برجام چه کمکی به حال آب خواهد کرد؟

و باز پاک فراموش کرده‌ام. مگر اصلا حسین برای آب می‌جنگید که ما برای آب هم حتی نه، برای توهم خودساخته ی بی‌آبی مذاکره کنیم؟!

درس نگرفتن ما از  عاشورا چقدر عجیب است!

و از آن عجیبتر، درس گرفتن ماست!

 


7

برجام را به همه چیز حتی آبِ آشامیدنی بستیم و رفتیم برای مذاکره و با کدخدا بستیم و آمدیم.

می‌گویم من هنوز که هنوز است ربط آب و برجام را نفهمیده‌ام. اصلاً آب پیش کشتان. اقل کم همین‌هایی که در متن برجام آمده را محقق کنید حضرات قهرمانان دیپلماسی! بی‌ربطهایش بماند. اصلاً باربط‌هایی که قرار بوده در نتیجه‌ی عمل به برجام هم حاصل شود، و بهشتی که قرار بوده در پسابرجام پدیدار شود هم بماند. همه‌اش پیش‌کشتان. فقط همین‌هایی را که در متن برجام به صراحت آمده را عملی کنید.

چطور وقتی برجام می‌خواستید، آن را به هر چیز با ربط و بی ربطی گره می‌زدید الان برجام این‌همه عاجز و کاغذپاره شده که نمی‌تواند حقوق مصرح ما در متن خودش را هم عملی کند؟

 


8

بگذارید روضه ام را ختم کنم. روضه‌ی پسابرجام، روضه‌ی آب است. اما نه روضه‌ی آبی که در پیشابرجام خواندند و کار را به برجام رساندند. روضه روضه‌ی برجامی است که به آب بند است

و اصلا از برجامی که از اولش به آب بند بوده، چه انتظاری می‌شود داشت؟ با آب می‌شود «برجام» ریخت ولی همه اش آب در هاون کوبیدن است.

عین همینی که الان داریم. یک برجام آبکی!

باید نشست و یک دل سیر گریه کرد بر چنین فتح الفتوح دیپلماتیکی که قرار بوده از آب خوردن -که کاملا بی ربط است به برجام- تا ورود فناوری جدید و مدرن هسته ای برای ما به ارمغان بیاورد، ولی هنوز در رفع تحریمها هم مانده.

و بگذارید سانتریفیوژهای نطنز، همان جور خالی خالی، و کاملا آبکی، سرخود بگردند، بلکه روزی رسید که فهمیدیم یک برجام آبکی یعنی چه و چرا نباید به دشمن اعتماد کرد؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۵۸
علی سلیمانیان

رئیس جمهور رژیم امریکا امروز (27 دی ماه 1394) در روز اجرایی شدن برجام از سوی طرفهای غربی، در نامه ای که به منظور اجرای برجام و توقف بخشی از تحریمهای هسته ای به مجالس سنا و نمایندگان امریکا نوشته، گفته است که به وزارت خزانه داری، فرمان تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران را صادر کرده است. که این دستور باراک اوباما، بلافاصله از سوی وزارت خزانه داری امریکا، عملی شد.

 

بر اساس بیانیه‌ای که دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری امریکا چند ساعت بعد از نامه اوباما منتشر کرد، اعلام شد 11 شخص حقیقی و حقوقیِ «مشارکت کننده در برنامه موشکی بالستیک ایران» در لیست تحریم‌های آمریکا قرار گرفته و دارایی‌های این افراد بلوکه شده و هیچ شرکتی حق همکاری با این افراد را نخواهد داشت.

 

در نامه ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و نهم مهرماه در جواب نامه ی جناب دکتر روحانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی نوشته بودند، آمده است: «در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»

 

با این حال، مجلس شورای اسلامی علیرغم مصوبه ای که درباره برجام داشته و تاکیدی که رهبر معظم انقلاب در پذیرش مشروط برجام بر بخشهایی از این مصوبه کرده اند، در برابر نقض رسمی و صریح برجام از طرف امریکا کاملا سکوت نموده و حتی از اعتراضی لفظی به اعمال تحریمهای جدید هم، خودداری کرده است.

 

دولت و رئیس جمهور هم سرمست از اجرای برجام، تنها حرف از پیروزی و جشن و تبریک می زنند و به نامه صریح رهبری درباره پیش بینی اعمال تحریمهای جدید و ادامه ی تحریمهای قبلی به بهانه های جدید، هیچ وقعی نمی گذارند. دولت و دستگاه دیپلماسی، در حالی به نقض صریح برجام از طرف امریکا، هیچ واکنشی نشان نداده و چشم و گوشش را رسماً به روی بدعهدی غرب بسته است که پیش از این هم -چه در روند مذاکرات و چه در مسیر توافقات انجام شده- بارها از خطوط ترسیمی رهبری عدول کرده و شروط پذیرش برجام از سوی رهبری را نادیده گرفته بود.

 

پیش تر عباس عراقچی، مسئول ستاد پیگیری اجرای برجام –در روزهایی که ایران روند اجرایی برجام را آغاز کرده بود- به بهانه ی واهی این که هنوز برجام به روز اجرا نرسیده و رسماً به اجرا گذاشته نشده است و تحریمهای جدید و چند باره ی امریکا را توجیه کرده بود، تاکید داشت که اگر پس از اجرای رسمی برجام، تحریم جدیدی وضع شود، به منزله ی نقض برجام است و طبق دستور رهبری باید عمل کنیم. اما پس از نقض رسمی برجام از جانب امریکا با اعمال تحریم های جدید بلافاصله پس از اجرای رسمی، نه او و نه مسئولان رده بالای او هیچ واکنشی حتی موضعی خشک و خالی علیه نقض برجام از سوی امریکا نشان نداده اند.

 

گویا دولت جمهوری اسلامی، بیشتر از آنکه به فکر منافع ملی و اجرای قانون و ممانعت از نقض عهد از جانب بیگانگان باشد، به فکر ماست مالی کردن و چشم بستن روی زیاده خواهی ها و نقض عهدهای مستکبران و تامین منافع آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۵
علی سلیمانیان


از توافق 1994 تا بیانیه سعدآباد

و از انهدام برج خنک کننده "رآکتور یونگ بیون" تا بتن ریزی به قلب "رآکتور اراک"



کره شمالی در راستای توافقش با چهار کشور خارجی، پس از مذاکراتی دو ساله، مبنی بر "رفع تحریم های اقتصادی" و "خارج کردن کره شمالی از لیست کشورهای حامی تروریسم" توسط امریکا، در ابتدای تابستان 2008ضمن متوقف کردن تمام فعالیت های هسته ای اش، برج خنک‌کننده راکتور اتمی یونگ‌بیون، مهمترین رآکتور فرآوری پلوتونیوم کره شمالی را هم در برابر دوربین رسانه های جهان، منهدم کرد تا از تصمیم مصمم خود مبنی بر عدم از سرگیری فعالیت های هسته ای اش خبر بدهد و اعتماد طرفهای مذاکره و خصوصا امریکا را جلب کند. اما بعد از این انهدام، امریکا هرگز از بهانه جویی هایش دست برنداشت و به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرد. پیونگ یانگ هم، پشیمان از گذشته ی عبرت ناگرفته اش از اتفاقی مشابه در سالهای پیش تر، تصمیم به از سرگیری فعالیت های هسته اش گرفت.


تجربه و سابقه موجود در تعامل کره‌شمالی با کشورهای دیگر به‌ویژه آمریکا از مقطع امضای توافقنامه 1994 ژنو تا سال 2003  نشان داده بود امریکا کشور قابل اعتمادی نیست. کره شمالی، توافق ژنو را پس از 9 سال کارشکنی امریکا لغو کرد. طرفهای توافق ژنو، باوجود نصب دوربین‌های کنترل آژانس و همکاری گسترده کره‌شمالی، علیرغم قرارشان، نه سوخت مجانی در اختیار کره‌شمالی گذاشتند و نه به ساخت راکتور آب سبک دست زدند.


این بار تهران برای جلب رضایت طرفهای خارجی، دست به اقدامی مشابه زده است. پذیرش پروتکل الحاقی، جمع آوری و از رده خارج کردن بخش عمده ای از سانتریفیوژهای تاسیسات هسته ای، خارج کردن مقدار بسیار زیادی از سوخت اورانیوم و فروش اجباری تمام آب سنگین کشور به طرفهای خارجی، استقرار بازرسان و سامانه های نظارتی آژانس بین المللی اتمی در همه تاسیسات هسته ای و تحقیقات هسته ای، بازدید دبیر کل آژانس از تاسیسات نظامی، خارج کردن قلب رآکتور آب سنگین اراک و ریختن بتن در حفره های آن و اقدامات توافق شده دیگر. همه این اقدامات مخرب در حالی اتفاق افتاده است که طرفهای مذاکرات، هیچ اقدامی جز چند اقدام غیر متقن کاغذی انجام نداده اند و علیرغم اینکه این همه اقدام توسط ایران انجام شده، روز اجرای توافق، هنوز فرا نرسیده است.


با این حال مسئولین پرونده هسته ای، که پیشتر از مشارکت شش کشور طرف مذاکره برای به اصطلاح "باز طراحی و مدرن تر کردن رآکتور آب سنگین اراک و استفاده از فناوری آنها در ساخت" حرف میزدند، می گویند قرارداد را با شرکتی ایرانی بسته اند و حرف از اما و اگرهای مشارکت نداشتن طرفهای خارجی به میان می آورند که اگر آنها به تعهدشان التزام نکنند، شرکت ایرانی خودش باید این پروژه را تمام کند!


بوی عدم التزام خارجی ها پیش از به اصطلاح آغاز اجرای برجام در حالی دارد می آید که ما هم مثل کره شمالی، این همه اقدام تخریبی را پس از تجربه ای تلخ از عهدشکنی طرفهای مذاکره در گذشته، انجام داده ایم.


بیانیه سعدآباد پس از توافق ایران و سه کشور اروپایی در اواخر مهر 1382، از پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و تعلیق فعالیتهای هسته ای از سوی ایران به منظور جلب اعتماد طرفهای مذاکره و تعهد متقابل طرفهای مذاکره مبنی بر ممانعت از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، خبر داد. اما این تعهد طرفهای غربی، دو سال بعد با ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، بدون هیچ دستاوردی برای ایران، نقض شد و تیم دکتر حسن روحانی در مذاکرات یاد شده نه تنها دستاوردی برای جمهوری اسلامی به ارمغان نیاورد بلکه چرخ فناوری هایتک هسته ای را برای مدت دو سال از کار انداخت و نتیجه این اعتماد به غربی ها شد ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت و بعدها فشار به ایران به دلیل نقض پروتکل الحاقی ای که از سوی مذاکره کنندگان عنوان می شد به دلیل داوطلبانه بودن این پذیرش، هیچ گاه برای ایران الزام آور و دارای بار حقوقی نخواهد بود.


طی همین روزها و با اتمام اقدامات تخریبی ایران، قرار است برجام به اجرا گذاشته شود. پرسشی که در این میان وجود دارد این است: آیا این بار تاریخ، #برجام را از قاعده ی عهدشکنی مستکبران، استثناء خواهد کرد؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۰۲:۲۷
علی سلیمانیان

اسب تروا

امام انقلاب، روز چهارشنبه در دیدار با پاسداران حریم دریایی، در خلال سخنانی -که مثل همه حرفهای این روزهایشان نقطه عزیمتش هشدار نسبت به "نفوذ امریکا" بود- به مساله ای کلیدی و بسیار عمیق اشاره کردند که دلیل اصلی غربت رو به فزونی این روزهای گفتمان انقلاب اسلامی را در همین مساله میشود دید: "تغییر محاسبات مسئولین و دستکاری در افکار مردم". مساله ای که می شود آن را از جنس استراتژی "اسب تروا" و حمله خانگی برای در هم شکستن مقاومتی قریب به چهل ساله قلمداد کرد.

«مشکل کنونی کشور متأسّفانه به‌خاطر وجود آدمهای بعضاً بی‌خیال و بعضاً سهل‌اندیش [است‌] که البتّه معدودند، اقلّیّتند؛ در مقابل انبوه عظیم جمعیّت انقلابی و آگاه و بصیر کشور چیزی نیستند امّافعّالند: مینویسند، میگویند، تکرار میکنند؛ تکرار میکنند! دشمن هم به اینها کمک میکند. امروز یک فصل مهمّی از فعّالیّت دشمنان جمهوری اسلامی -که البتّه ما از آنها اطّلاع داریم و حواس ما هست که چه‌کار دارند میکنند- همین است که محاسبات مسئولین را تغییر بدهند و افکار مردم را دست‌کاری بکنند و اینها را در ذهن جوانهای ما [جا بیندازند]؛ چه افکار انقلابی، چه افکار دینی، چه ایده‌هایی که مربوط به مصالح کشور است.»

این حرفها، روایتی از رصد همان گستاخی در حال تحققی است که رئیس جمهور رژیم امریکا بعد از امضای برجام در توصیه ای به دولت ایران، از لزوم "تغییرات داخلی در ایران و تغییر در سیاست های جمهوری اسلامی در قبال امریکا و کنار گذاشتن شعار مرگ بر امریکا" گفته بود و از تصمیم و اهتمام کشورش مبنی بر ایجاد این "تغییر" خبر داده بود.

"ارتجاع گفتمانی"ای که انقلاب در این روزهای سخت، از سوی دستگاه اجرایی نظام، دچارش شده است ناشی از این است که "شیطان بزرگ" و این "دیو ددمنش و دژخیم جهانخوار"، امروز در منظر مسئولین اجرایی، به "کدخدای قابل اعتماد" و "طرف باهوش و با ادب" تبدیل شده است و ایستادگی سی و چند ساله ملت در برابر استکبار، به ثمن بخس فروخته شده است تا بگویند "ما اهل تعامل با جهانیم" و گویا "جهان" اینها، فقط امریکاست و یا هر جایی که استکبار و طاغوت در آنجا حاکمیت دارد.

از جایگاه رسمی جمهوری اسلامی بی آنکه اراده ای داشته باشند تلفنی با شیطان بزرگ حرف میزنند، با همراهی هم قدم میزنند و هوا میخورند، و یکهویی دست میدهند و حرف میزنند و لبخند تحویلش میدهند. عده ای شان هم در داخل کم مانده که ذوق مرگ شوند از این تابوشکنی ها و مقاومت شکنی ها. پیاده نظام داخلی شان، عده ای "عادی سازی مساله مذاکره با امریکا" را دنبال میکنند و عده ای هم حتی تکریم میکنند از این اقدام "صلح طلبانه" مسئولین جمهوری اسلامی و از روزهای خوش پایان قهر با امریکا و آشتی قریب الوقوع و فروریختن دیوارهای بی اعتمادی خبر می دهند.

از طرفی برای جعل گفتمان اصیل انقلاب و تراشیدن توجیه تاریخی و دینی برای این گفتمان مجعول، در مقام بالاترین مسئول اجرایی کشور رو به قرینه سازی های اشتباه می آورند و مغالطه می کنند تا حماسه مقاومت تاریخی عاشورا را گونه ای تفسیر کنند که نه تنها مانعی برای وادادگی و ذلتشان نباشد، بلکه مسیر ذلت پذیری را هموار کند و به کمک آن بیاید: «درس کربلا هم، درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است. در شب تاسوعا... امام حسین علیه‌السلام خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود. امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید؛ اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همین‌رو در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود. این به معنای آن نیست که امام حسین(ع) از شهادت می‌ترسید، بلکه امام حسین(ع) از شهادت استقبال هم می‌کرد اما با این حرکت خود به ما یاد داد که حتی با دشمن خود باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دنیا منطق ما را در صحنه مذاکره پیروز بداند.»

عدم درک حرفهای چند ماهه رهبری امت و هشدارهایشان نسبت به مساله "نفوذ امریکا" و "بزک چهره کریح و شیطانی امریکا" و خواب رو به اتمام نگذاشته عمارها، فقدان قلم ها، جنبش های برنخاسته دانشجوها و سکوت همچنان نشکسته ماها، کار را به جایی رسانیده که رهبری مجبور شود بار تبیین مسائل را از کلیات گرفته تا جزئیات، خودش یک تنه بر عهده بگیرد و در میان خیل شعاردهنگان "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند" تنها و در غربت بیاید وسط میدان: «یک عدّه‌ای در قضیّه‌ی مذاکره و مسئله‌ی مذاکره سهل‌انگاری میکنند، سهل‌اندیشی میکنند، مطلب را درست نمیفهمند. حالا بعضی‌ها بی‌خیالند -بی‌خیالان جامعه، که هرچه پیش بیاید برایشان اهمّیّتی ندارد، مصالح کشور از بین برود، منافع ملّی نابود بشود- که حالا با آنها کاری نداریم امّا بعضی بی‌خیال هم نیستند لکن سهل‌اندیشند، عمق مسائل را نمیفهند. وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکره‌ی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلان‌کس، امام حسین هم مذاکره [کرد]. خب اینها نشان‌دهنده‌ی سهل‌اندیشی است، نشان‌دهنده‌ی نرسیدن به عمق مسئله است. این‌جور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و ساده‌اندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابن‌سعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکره‌ی به معنای امروزی نیست؛ مذاکره‌ی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟ امام حسین با ابن‌سعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟ [هدف‌] این بود؟ تاریخ را این‌جور میفهمید؟ زندگی ائمّه را این‌جور تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛ امیرالمؤمنین زبیر را نصیحت کرد، خاطره‌ی زمان پیغمبر را یادش آورد، و گفت از خدا بترس؛ اتّفاقاً اثر هم کرد، زبیر خودش را از جنگ کنار کشید. امروز مذاکره به این معنا نیست؛ برای اینکه ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید مذاکره کنیم یک عدّه‌ای واقعاً با نگاه سهل‌اندیشانه و عوامانه و بدون فهمِ حقیقتِ حال مثال می‌آورند و در روزنامه مینویسند، در سایت مینویسند و در سخنرانی میگویند که چرا امیرالمؤمنین با زبیر مذاکره کرد، شما با آمریکا مذاکره نمیکنید؟ یعنی این‌قدر اشتباه در فهم مسئله [وجود دارد]. این که حالا به این معنا مذاکره نبود.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۸:۱۲
علی سلیمانیان

حج خونین 1366

حادثه دلخراش مکه و منی، یادمان انداخت که تا عمال امریکا و صهیونیسم، حرم امن خدا را در اشغال دارند و بر قبله مسلمین تسلط یافته اند، هیچ مسلمانی نه فقط در کیلومترها آن سوی تر از مناطق تحت اشغال آل سعود از تیررس جنایت پیشگی و زیاده خواهی و بی کفایتی این رژیم مزدور در امان نیست که حتی در امن ترین حریم اسلام و در سرزمین قبله هم، نخواهد توانست با امنیت و آرامش، مناسک جهانی حج را برگزار کند. حجاج یمنی هم امسال از ورود به سرزمین وحی منع شدند تا سندی باشند از سوء استفاده رژیم سعودی از حرمین شریفین در جهت منافع استکبار.

در ذوالحجه سال 1407 (مرداد 1366) وقتی رژیم آل سعود برای خاموش کردن فریاد برائت مسلمین از مستکبران و کفر جهانی در مناسک حج ابراهیمی، به روی فرزندان ابراهیم، آتش گشود، خلیل دوران خمینی بت شکن گفته بود که اگر می خواستیم ثابت کنیم کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل کاری از دستشان برنمی آید، اینقدر موفق نمی شدیم: «اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، بدین سعود، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کرده اند، موفق نمی شدیم و حقا که این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده اند

گره خوردن سرنوشت حجاج مظلوم حادثه مکه و منی با خون شهدای حج سال66، یاد و داغ آن ها را در بیست و هشتمین سالگردشان دوباره در قلب هایمان زنده کرد و داغ این مصیبت را برای امت اسلامی دو چندان نمود و نشان داد که تا امریکا و دست نشانده های او، بر ممالک اسلامی حاکمیت و تسلط دارند، آب خوش از گلوی این امت پایین نخواهد رفت و باید راه آن شهیدان بیدارگر و شهیدان بت شکن حج سال 66 و فریاد رسای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل تا نابودی کفر و شرک جهانی ادامه یابد.

بازگشت کاروان مصیبت زده حجاج به ممالکشان، یقینا رسوایی و بی کفایتی آل سعود را بیشتر نمایان خواهد کرد و مظلومیت امت اسلامی را که امروز نه تنها موجب هجمه استکبار جهانی، که مورد سلاخی سردمداران اسلام امریکایی نیز قرار گرفته است، نشان خواهد داد.

سیل آوارگان سوری و عراقی ناشی از جنگ افروزی های مستکبران و حمایت مستقیم رژیم آل سعود و دیگر منتسبان به اسلام آمریکایی از تکفیریان جلادی که به جان امت اسلامی افتاده اند و غرش وحشیانه هواپیماهای سعودی و ریختن بمب بر سر کودکان و زنان و مردان بی گناه یمنی، و لشکرکشی های این رژیم برای سرکوب قیام ملت بحرین و حادثه اخیر مکه و منی و سابقه این رژیم در کشتار و بی کفایتی، طبعا آغازی خواهد بود برای اضمحلال رژیم امریکایی-صهیونیستی آل سعود و آزادی قبله اشغالی مسلمین.

از دیگر سوی، این روزها یورش گله های صهیونیستی به قبله نخست مسلمین و سکوت همه سردمداران اسلام امریکایی در برابر وحشی صفتی و اشغالگری رژیم اسرائیل، در عین به کارگیری سلاح علیه مسلمین و کشتار مسلمانان به دست سعودی ها لکه ننگ دیگری بر پیشانی رژیم آل سعود است که به قول امام با آب زمزم هم پاک شدنی نیست و انشاءالله خون پاک مظلومان، بیدارگر امت واحد اسلامی علیه همه مظاهر کفر و شرک و عمال آن خواهد بود: «حکومت سعودی مطمئن باشد که آمریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمی شود و خونی که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملت ها و نسل های آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک می شوند و ما همه این جنایت ها را به حساب آمریکا گذاشته ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و مجددا تاکید می کنم که اینها بهای گران حاکمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۶
علی سلیمانیان

تاملی اجمالی بر نحوه لغو تحریمها در سند رسمی ترجمه شده برجام که وزارت خارجه ایران منتشر کرده است نشان میدهد چیزی به عنوان "لغو همزمان تحریمها" وجود ندارد.

تحریمهای سازمان ملل بعد از راستی آزمایی آژانس از فعالیت های ایران یعنی تغییرات بنیادین در زیرساخت و از دست دادن بخش اعظمی از سوخت هسته ای اتفاق خواهد افتاد. آن هم با تایید آژانس بین اللمللی انرژی اتمی.

تحریمهای اتحادیه اروپا هم هشت سال بعد از اجرایی شدن برجام و تایید صحت اجرای توافق از جانب ایران توسط آژانس!

تحریمهای امریکا هم هشت سال بعد اجرای توافق و صحه آژانس بر اجرای درست توسط ایران، لغو و یا حتی تغییر پیدا خواهد کرد. بعد هشت سال هم حتی ملزم به لغو نشده و حتی امضا دادیم به که امریکا بتونه تشدید کنه به جای لغو.

دوستان کسی میدونه اینکه گفته شد "همزمان با امضای توافق، همه تحریمها لغو خواهد شد" کجای برجام هست؟

متن برجام در این خصوص:

تحریمهای شورای امنیت:
 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را تایید خواهد نمود تمام مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت در خصوص موضوع هسته ای ایران- 1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008)، 1929 (2010) و 2224 (2015) را همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده‏ ی مرتبط با هسته ای توسط ایران، راستی‏ آزمایی شده‏ توسط آژانس، به نحو مشخص شده در پیوست 5 لغو خواهد کرد و محدودیتهای خاصی را به نحو مشخص شده در پیوست 2 برقرار خواهد نمود.

تحریمهای اتحادیه اروپا:
اتحادیه اروپایی 8 سال پس از روز توافق برجام یا زمانی که آژانس به نتیجه ‏گیری گسترده ‏تر رسیده باشد که تمام مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز باقی می ماند، هرکدام که زودتر حاصل شود، تمامی مفاد «مقررات اتحادیه اروپایی» را که تحریمهای مرتبط با عدم اشاعه را اجرایی می سازد، از جمله فهرست های اسامی، لغو خواهد کرد.

تحریمهای امریکا:
هشت سال پس از روز توافق، یا در زمانی که آژانس به نتیجه گیری گسترده تر خود مبنی بر اینکه مواد هسته ای در ایران در فعالیتهای صلح آمیز باقی می ماند، هرکدام که زودتر باشد، ایالات متحده اقدام قانونی مقتضی را برای لغو، یا تغییر به منظور اجرایی کردن لغو تحریم های مشخص شده در پیوست 2 در خصوص دستیابی به اقلام و خدمات مرتبط با هسته ای برای فعالیت های هسته ای مندرج در این برجام، منطبق با رویکرد ایالات متحده نسبت به سایر دولتهای غیردارنده‏ ی سلاح هسته ای تحت معاهده عدم اشاعه پی خواهد گرفت.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۷
علی سلیمانیان