تصریح

یادداشت‌های علی سلیمانیان

تصریح

یادداشت‌های علی سلیمانیان

تصریح

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا

شما را چه شده است که در راه خدا به مقاتله برنمی‌خیزید؟ در حالی که مردان و زنان و کودکان مستضعف صدا می‌زنند: پرودگارا! ما را از این آبادی که اهلش ظالم است نجات بده! و برای ما از جانب خودت ولی‌ای برگزین و برایمان از سوی خویش یاری‌گری قرار بده! (قرآن کریم؛ سورۀ نساء، آیۀ 75)

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

تصریح در تلگرام: t.me/tasrih
تصریح در تام‌تام: tt.me/tasrih
تصریح در ایتا: eitaa.com/tasrih
تصریح در سروش: sapp.ir/tasrih
تصریح در بله: ble.im/tasrih
تصریح در گپ: gap.im/tasrih
🔸
ایمیل: tasrih.ir@gmail.com

● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ● ●

مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود، به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

معلم شهید غلام‌علی پیچک

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۲ مطلب در آذر ۱۳۸۹ ثبت شده است

سه دهه از آغاز انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و بیش از ربع قرن از سالروز تشکیل شورای عالی آن می گذرد و هنوز در حقیقت کلام، دانشگاه امروز ما با دانشگاه اسلامی فاصله ای فاحش دارد. و فرهنگ سکولار حاکم بر آن هنوز رنگ نباخته است. اگر چه در طول این مدت طولانی سپری شده، کم و بیش کارهایی صورت پذیرفته، لکن به دلیل عدم کار در محتوا، هدف متعالی انقلاب فرهنگی، هنوز تحقق نیافته است.
http://bidaad.files.wordpress.com/2008/07/5yx0u842.jpg

انقلاب فرهنگی در آغاز با تعطیلی دانشگاه و تصفیه سخت افزاری، اگر چه توانسته بود قدری دانشگاه را با انقلاب همسو کند، لکن به دلیل فقدان نرم افزار، نتوانست به انقلاب فرهنگی همه جانبه و ریشه دار دامن زند. انقلاب فرهنگی سخت با تصفیه اساتید لائیک و سکولار در پی اسلامی کردن دانشگاه بود، اما آیا با متون غربی علوم انسانی و ساختار نظام آموزشی مبتنی بر مدار اومانیسم -حتی با وجود اساتید متعهد- می توان ثمره ای جز تربیت دانشجوی سکولار انتظار داشت؟

دانشگاه ها امروز به مرکز تربیت سربازان نظام سلطه بدل شده است و این، همان استعمار فرانوینی است که عزم آن دارد تا با کودتای خزنده فرهنگی، و قلب باورهای اصیل جامعه، بر عمر نظام برخاسته از انقلاب اسلامی پایان دهد.

نبردی که امروز از آن به "جنگ نرم" یاد می شود ریشه در همین جا دارد. دانشگاه عرصه اصلی این رویارویی است. نبردی پیچیده و از درون که متاسفانه در هر دو سوی این نبرد، ما هستیم. هم دشمنیم و هم دوست. انقلاب اسلامی، با این متون نامتجانس، خود تدارکاتچی دشمن در نبرد نرم شده و فرزندان خویش را ناخواسته، در برابر خویش خواهد یافت. دانشگاه، پشتوانه فکری جامعه و در حقیقت "تنگه احد" نظام در جنگ نرم است. سلاح جنگ نرم، اندیشه است و جنگ با دستان خالی در نبرد نرم، عایدی جز فنا نخواهد داشت.

غفلت از علوم نظری، دانشگاه را به همان نقطه آغازین بازخواهد گرداند و این که اکثر اساتید سکولار کنونی، پرورش یافته دانشگاه پس از انقلاب بوده و دانشگاه های جمهوری اسلامی، لانه اصلی سکولارها و روشنفکران غرب زده است، مبین این واقعیت است. سست اندیشی "فرماندهان و افسران جنگ نرم" تنگه احد نظام را تقدیم دشمن خواهد نمود و این جنگ فاتحانه کنونی را به شکست خواهد کشاند.

اما تنها راه مقابله با این نبرد خزنده و از درون، انقلاب فرهنگی است. انقلابی نرم و از جنس فرهنگ که می بایستی بزرگ ترین دغدغه آن غرب زدایی از متون درسی دانشگاه ها و تزریق فرهنگ انقلاب اسلامی در آن و تدوین الگوی جامع بومی - اسلامی برای همه شاخه های علوم نظری و هنر باشد. بستر سازی و تدوین متون علوم نظری مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی، الفبای انقلاب فرهنگی است و بدون آن، این مهم به سرانجام نخواهد رسید.

پی ریزی ساختار نظام آموزشی جدید و اصلاح ساختار پیشین و عاریت گرفته شده از غرب وبومی سازی آن نیز گام بعدی انقلاب فرهنگی است.

به کارگیری هیات علمی متعهد هم از الزامات این انقلاب فرهنگی است. چرا که علوم نظری اسلامی و ساختار آموزشی بومی هم با وجود اساتید غیر متعهد، سکولار و غیر همسو با اهداف انقلاب، آب در هاون کوبیدن است. حضور طیف فکری خاص در گزینش نیروی انسانی دانشگاهی، یکی از علل رسوخ نیروی انسانی ناصالح در بدنه دانشگاهی و عدم نظارت صحیح بر کارکرد هیات علمی است و این سدی بر سر راه دانشگاه آرمانی اسلامی است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی که بیست و ششمین بهار خود را در حال تجربه است، باید به همه نابسامانی ها و موانع موجود بر سر راه دانشگاه اسلامی پایان دهد و به دور از روزمرگی و مصوبات کلیشه ای و فرمالیته، رسالت اصلی خود را همچنان بر مدار انقلاب فرهنگی جستجو نماید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۸۹ ، ۰۷:۰۱
علی سلیمانیان

اساسا تحول یک ضرورت انکارناپذیر در حوزه‌های علمیه است چه آنکه حوزه‌های علمیه بهترین محمل برای تظارب آرا، مناظره، مباحثه و پویایی علمی است. از سویی تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی طی چند سال گذشته و تاکیدات دوباره ایشان در سفر اخیر به قم، نشان از اهمیت و رجحان این مساله بر دیگر مسائل جاری در حوزه‌های علمیه دارد: «مساله‌ مهمى که مطرح است مساله‌ تحول در حوزه‌هاست». اما چه ضرورتی لزوم تحول در حوزه را ایجاب کرده است؟ «نظام مستظهر به حوزه‌هاى علمیه است، به خاطر این است که نظریه‌‌پردازى سیاسى و نظریه‌پردازى در همه‌ جریان‌هاى اداره‌ یک ملت و یک کشور در نظام اسلامى برعهده‌ علماى دین است. آن کسانى می‌توانند در باب نظام اقتصادى، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتى و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینى باشند و دین را بشناسند. اگر جاى این نظریه‌‌پردازى پرنشد، اگر علماى دین این کار را نکردند، نظریه‌‌هاى غربى، نظریه‌هاى غیردینى، نظریه‌هاى مادى جاى آنها را پرخواهد کرد».

http://www.aftab.ir/e_card/photos/TFD050302.jpg

حوزه علمیه کانون اصلی تولید اندیشه اسلامی و مرکز تربیت و پرورش فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه است و حیات فکری جامعه در دست اوست. از این رو حوزه باید در نظام فکری امروز سرمنشأ و مبدا تحولات جامعه باشد و این، جز با تحول حول نیازها و مقتضیات روز مقدر نمی‌شود. اما «این تحول یعنى چه؟» منظور، تحول ساختاری و شکلی بدون توجه به محتوا یا تحول محتوایی تنزلی نیست، یعنی در عین لزوم تحول، از تغییرات منفی و در جهت عقبگرد باید پرهیز کرد. «رها کردن شیوه‌های سنتی بسیار کارآمد» و «تغییر متد اجتهاد» مصادیق تحول غلطی است که رهبر فرزانه نسبت به آن هشدار جدی داده‌اند: «اگر تحول را به معناى تغییر خطوط اصلى حوزه‌ها بدانیم- مثل تغییر متد اجتهاد - قطعا این یک انحراف است. تحول است اما تحول به سمت سقوط». هدف از تحول تغییر همه سطوح و زمینه‌ها نیست، منظور، «حرکت نو به ‌نوى محتوایى» است که ضمن ترمیم وجوه معیوب و ناکارآمد، شیوه‌های کارآمد سنتی حفظ و تحکیم شود. در اینجا مجال برای تشریح مبانی خطوطی که رهبر عظیم‌الشأن برای این تحول ترسیم فرموده‌اند فراهم نیست لیکن به بیان چند مورد به صورت گذرا بسنده می‌شود. دوری از انفعال و شرکت فعالانه و تکلیف‌مدارانه در مسائل‌ گوناگون جهان از جمله مهمات این تحول است. «امروز حوزه نباید در صحنه‌هاى متعدد فلسفى، فقهى و کلامى در دنیا غایب باشد. این همه سوال در دنیا و در مسائل گوناگون مطرح است؛ پاسخ حوزه چیست؟» اسلام باید به عنوان دینی جامع‌الاطراف خود را ملزم به تئوری‌پردازی در همه مسائل نظری بداند و نقش حوزه در این میان نقشی تعیین‌کننده است. مساله نیازسنجی و پاسخ به نیاز جامعه نیز باید در این تحول لحاظ شود چرا که عدم پاسخ‌دهی به نیاز منجر به پاسخ‌گیری از منابعی باطل خواهد بود و این یعنی انحراف تدریجی جامعه. «اهمیت فقه و عظمت فقه نباید ما را غافل کند از اهمیت فلسفه؛ هر کدام از اینها مسؤولیتى دارند... پرچم فلسفه‌ اسلامى دست حوزه‌هاى علمیه بوده و باید باشد و بماند» چرا که فلسفه سکولار چیزی جز نیرنگ نیست.«معرفت‌شناسى اسلام، تفکر اقتصادى و سیاسى اسلام، مفاهیم فقهى و حقوقى‌اى که پایه‌هاى آن تفکر اقتصادى و سیاسى را تشکیل می‌دهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقى، معنوى و... باید دقیق، علمى، قانع‌کننده و ناظر به اندیشه‌هاى رایج جهان آماده و فراهم شود». مساله‌ «احترام به مرجعیت»، «تهذیب» و تقویت «گرایش‌ها و احساسات انقلابی» حوزویان نیز باید در «نظام رفتارى و اخلاقى حوزه‌ها» تدوین شود چرا که تقویت ‌شأن و جایگاه روحانیت در جامعه و حرکت اصولی حوزه بسته به اینهاست که در لایه‌های مختلف نظام حوزه، روحانیت و مردم قابل پردازش است. این مساله به قدری حساس و مهم است که حضرت امام خامنه‌ای(مدظله) در تشریح تاکتیک دشمن در تخریب روحانیت انقلابی و دور نگه داشتن حوزه از روحیه انقلابی و فاجعه نامیدن همراهی حوزه با این فتنه انحرافی فرمودند: «بعد از پیروزى انقلاب اسلامى 2 عنوان و 2 مفهوم غلط و انحرافى به وسیله‌ کسانى که هم با روحانیت بد بودند، هم با انقلاب دشمن بودند در ذهن‌ها مطرح شد... یکى طرح مساله‌ حکومت آخوندى است... دیگرى طرح موضوع آخوند حکومتى است؛ تقسیم آخوند به حکومتى و غیرحکومتى... می‌خواهند فضاى انقلابى را بشکنند، روحانى انقلابى را منزوى کنند. تحقیر بسیج، تحقیر شهید، تحقیر شهادت، زیر سوال بردن جهاد طولانى این مردم اگر خداى نکرده در گوشه و کنار حوزه به وجود بیاید، فاجعه است». اهمیت مضاعف به حضور زنان در حوزه و گسترش حوزه‌های خواهران نیز از جمله تاکیدات رهبری در بحث تحول حوزه است. چرا که «حضور دانشمندان اسلامى زن در عرصه‌هاى مختلف اثرات بسیار عظیمى را در دنیا می‌گذارد» و پتانسیل عظیم انسانی و فکری جهان اسلام را شکوفا می‌کند. تحول و پالایش در حوزه و کارآمدسازی آن در تمام عرصه‌های فکری و نظری با حضور پررنگ‌تر در جغرافیای اندیشه اجتماعی موجب خواهد شد تا سمت‌گیری جامعه به سوی جامعه‌ای اسلامی دارای بصیرت و استقلال فکری و افق آرمانی باشد و این یعنی آنکه جامعه و حوزه در عبور از بحران‌ها و فتن فکری، فرهنگی و سیاسی دچار لغزش و اشتباه نخواهد شد. «آیا این تحول پیچیده‌ گسترده‌دامن و همه‌‌جانبه و ذواضلاع، بدون یک مدیریت منسجم امکان‌پذیر است؟!»

---------------------

* مطالب مندرج در داخل گیومه فرازهایی از فرمایشات رهبری در دیدار با روحانیون و طلاب حوزه علمیه در قم است.


*این مطلب برای روزنامه وطن امـــــروز نوشته شده است.
انعکاس:جهــــان نیـوز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۸۹ ، ۰۶:۳۰
علی سلیمانیان